امروزه داشتن نگاه انتقادی و قدرت پردازش اطلاعات یک شاخص برجسته به شمار میرود که جایگزین سانسور گسترده شده است زیرا بسته شدن بابِ نقد به زیان نهادهای قدرت است چون فرصت رشد و بهبود را از آنان سلب میکند.
از سوی دیگر در عصری که مخاطبان زیر بمباران اطلاعاتی قرار دارند، مخاطب منفعلی که نگاه انتقادی ندارد، به بازیچه منابع قدرت تبدیل میشود؛ نگاهی که عامل تمیز اطلاعات صحیح از غلط است و امروزه آموزش آن با توجه به توسعه شبکههای اجتماعی بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
چراکه شبکههای اجتماعی با انبوهی از محتوای جعلی و اخبار ساختگی پر شده و نه تنها سانسور دیگر جوابگو نیست بلکه تنها راه، داشتن نگاه انتقادی در مخاطبان برای پردازش اطلاعات است.
ارتقای سواد رسانهای مهمترین راهکار
آموزش سواد رسانهای به شهروندان در عصر جهانی شدن، مفهومی کلی است که به مطالعات رسانهای، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، سیاسی و تکنولوژیکی وابسته است و میتوان از آن به عنوان آموزش شیوههای بهتر زندگی کردن در عصر اطلاعات و ارتباطات یاد کرد.
سواد رسانهای به عنوان ابزاری برای حمایت شهروندان در برابر آثار منفی رسانههای جمعی است که چارچوبی را جهت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و خلق پیامها به اشکال مختلف از چاپ گرفته تا اینترنت فراهم میکند.
سواد رسانهای رویکردی آموزشی محسوب میگردد چراکه درکی را از نقش رسانه در اجتماع شکل میدهد و کسب مهارتهای ضروری تحقیق و بیان عقاید شخصی را برای شهروندان در عصر جهانی شدن ضروری میداند.
تجربه کانادا و ژاپن در زمینه سواد رسانهای
سواد رسانهای در ژاپن بيشتر بر آموزش «سواد اطلاعاتی» كه يكی از زيرمجموعههای سواد رسانهای است تكيه دارد و يكی از طرفداران اصلی رويكرد آموزش سواد رسانهاى بر مبناى سواد اطلاعاتى وزارت پست و مخابرات كشور ژاپن است كه بيشتر بر «كاربری ذهنی رسانهها» تاكيد میورزد تا «كاربری انتقادی رسانهها»، در حالى كه مهمترين بنيان نظری سواد رسانهای در كانادا كاربرى انتقادى رسانههاست.
با وجود اين، در انديشههای سوزوكی، ميزوكوسی و ديگران در نظام آموزشى ژاپن، «كاربری انتقادی رسانهها» انديشه بنيادين و حاكم بر سواد رسانهاى در ژاپن است و شبيه به ايده كانادايی سواد رسانهای تلقی میشود.
نکات مشترک دو کشور
- اهميت موضوع آموزش سواد رسانهاى در هر دو كشور شناخته شده است.
- آموزش سواد رسانهاى در هر دو كشور به صورت هدفمند و برنامهريزى شده است و در حد يك سخنرانى و توصيه نيست.
- مقوله آموزش سواد رسانهاى در برنامه درسى دو كشور گنجانده شده است .
- در هر دو كشور آموزش سواد رسانهاى داراى يك متولى است.
- برنامه آموزش سواد رسانهاى در هر دو كشور برنامهاى سازمان يافته، مستمر و به صورت يك برنامه بلند مدت در نظر گرفته شده است.
- برنامه آموزش سواد رسانهاى در هر دو كشور مبتنى بر پژوهشهاى شناخته شده، معتبر و متناسب با شرايط زمانى و مكانى جامعه است.
- نتايج آموزش سواد رسانهاى در دو كشور در طول زمان با استفاده از آزمودنیها قابل آزمون و ارزشيابى است.
- مواد چاپى، سمعى و بصرى مفصلى جهت پشتيبانى از توسعة آموزش سواد رسانهاى براى مدارس فراهم شده است.
- آموزش و تجهيز ذهنى مخاطبان و شهروندان به خصوص نوجوانان و جوانان از نظر چارچوبهاى شناختى رسانهها و توانمند كردن آنها جهت قرائت و رمزگشايى متون رسانهاى و درك انتقادى از محتواى پيامها در هر دو كشور جدى گرفته شده است .
- آموزش سوادرسانهاى به عنوان ابزار نظارتى جهت مديريت اطلاعات از سوى دانشآموزان در نظر گرفته شده است.
- صنايع رسانهاى، دستاندركاران محصولات رسانهاى در توليد منابع آموزشى از صنايع رسانهاى حمايت مىكنند.
پیشنهادهایی برای ایران
- با توجه به اهمیت و نقش آموزش سواد رسانهای به شهروندان، باید نهـادی متـولی شـکل گیـری، نظـارت و هدایت آموزشهای شهروندی در کشورمان شود. این نهاد میتواند شورای عالی آموزش و پرورش یـا شـورای عالی انقلاب فرهنگی باشد که با همکاری کمیتههای آموزش و پرورش در قوه مقننه یا در سازمان مـدیریت و برنامهریزی و با بهرهگیری از صاحبنظران تعلیم و تربیت و متخصصان علوم اجتماعی، منشـور آمـوزش سـواد رسانهای تدوین کند. البته در تحقق این منظور بهرهگیری از تجربههای جهانی به ویـژه کشـورهای صـاحب اندوختههای گرانقدر از جمله کانادا میتواند سودمند باشد.
- توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورمان بستگی به حضور فعـال شـهروندانی آگـاه و صـاحب توانمندیهای علمی و مهارتهای لازم برای توفیق در زندگی فردی و اجتماعی دارد. لازم است بـرای تربیـت چنین شهروندانی در برنامههای درسی کلیه مدارس از دوره ابتـدایی تـا پایـان تحصـیلات دانشـگاهی، نقـش آموزش سواد رسانهای و تربیت شهروندی برای زندگی در عصر جهانی پر رنگتـر شـود. متولیـان ایـن گونـه آموزشها و قانونگذاران ضمانت مالی و اجرایی آن را با تصویب قوانین فراهم سازند.
- نظر به این که تربیت شهروند یک کوشش و وظیفه ملی تلقی میشود و دستیابی بـه اهـداف آن مسـتلزم برنامهریزی دقیق و تدوین رویکردها و راهبردهای تازه و نوآورانه بسیاری است تا بتوان در سالهـای آینـده بـه این مقصد رهنمون شد، لذا همان گونه که تجربههای جهانی در این زمینه نشان میدهد، انجام این مهم تنها نمیتواند در حوزه مسئولیتهای مدارس و نظام آموزش و پرورش رسـمی کشـور باشـد. بنـابراین لازم اسـت دورههای آموزش سواد رسانهای برای شهروندان با استانداردی بالا ایجاد شود و کل جامعه یعنی نهاد خانواده، مدرسه، نهادهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی با این نوع آموزش درگیر و مشارکت صمیمانه و مسئولانهای را آغاز کنند. لازم به ذکر است که در تحقق این هدف نباید نقش رسانههای ارتباط جمعی و دستگاههای اطلاع رسانی را از نظر دور داشت.
نوشته یاسین همتی